عناوین این صفحه
-
ایران و ژاپن سید یک، کره و استرالیا سید دو
-
اسکوچیچ بماند یا برود؟
-
گراهام آرنولد، تشنه انتقام از ایران
-
سه امتیاز مهم سوئد
-
محمدخانی: قهرمانی آسیا و کسب سهگانه برای پرسپولیس رویا نیست
-
طلای تعصب برای آرمین
-
محمد محمدی: خیلیها از ابتدا دنبال جانشین اسکوچیچ بودند
-
نگین زندی ، دختر فوتبالیست ایرانی ارزشمندترین بازیکن تورنمنت کافا
-
کاپیتان بیجانشین
-
گذر از اسکوچیچ چگونه معنا دارد؟
جستجو بر اساس تاریخ
نظرسنجی
نظر شما در خصوص طراحی سایت جدید ایران ورزشی چیست؟
- عالی
- خوب
- متوسط
- ضعیف
شماره : 6787 /
۱۴۰۰ شنبه ۲۹ خرداد
سیدبندی مقدماتی جام جهانی اعلام شد
ایران و ژاپن سید یک، کره و استرالیا سید دو
با پایان مرحله دوم از دور مقدماتی جام جهانی 2022 قطر، چهره 12 تیم حاضر در مرحله اصلی و پایانی مشخص شد تا پس از انجام مراسم قرعهکشی، تیمها در دو گروه 6 تیمی قرار گرفته و برای کسب 4 سهمیه مستقیم و یک سهمیه غیرمستقیم دیگر از آسیا، با یکدیگر به رقابت بپردازند. با اعلام صفحه رسمی فدراسیون جهانی فوتبال فیفا در اینستاگرام، سیدبندی مرحله پایانی مقدماتی جام جهانی 2022 در منطقه آسیا مشخص شد که بدین ترتیب و همانطور که از قبل تصور میشد، ایران و ژاپن تیمهای سید یک خواهند بود و این بدان معناست که دو تیم با یکدیگر روبهرو نخواهند شد ولی احتمال برخورد با سایر تیمها وجود دارد. نکته جالب اینکه برخلاف انتظارها، عراق به جای سید سوم، در سید چهارم حضور دارد و امارات جای این کشور را گرفت. طبق اعلام فیفا، سیدبندی تیمها در این مرحله بدین صورت باشد:
سید یک: ایران و ژاپن
سید دوم: کره جنوبی و استرالیا
سید سوم: امارات و عربستان
سید چهارم: عراق و چین
سید پنجم: سوریه و عمان
سید ششم: ویتنام و لبنان
با این سیدبندی احتمال حضور همزمان تیمهای عربستان و عراق در گروه ایران وجود دارد. مراسم قرعهکشی در تاریخ 10 تیر برگزار میشود.
پس از سیدبندی رقابتهای مرحله سوم و نهایی رقابتهای مقدماتی جام جهانی 2022 فیفا از برنامه برگزاری بازیها در این مرحله نیز رونمایی کرده است و براین اساس پس از قرعهکشی مسابقات که روز دهم تیرماه در کوآلالامپور مالزی برگزار خواهد شد، 12 تیم حاضر در مسابقات از شهریورماه به صورت رسمی وارد مرحله نهایی مسابقات خواهند شد.
سایت رسمی فدراسیون جهانی فوتبال زمان برگزاری بازیهای مرحله نهایی در قاره آسیا را به شرح زیر اعلام کرده است:
مسابقه اول: ۱۱ شهریور ۱۴۰۰ (۲ سپتامبر ۲۰۲۱)
مسابقه دوم: ۱۶ شهریور ۱۴۰۰ (۷ سپتامبر ۲۰۲۱)
مسابقه سوم: ۱۵ مهر ۱۴۰۰ (۷ اکتبر ۲۰۲۱)
مسابقه چهارم: ۲۰ مهر ۱۴۰۰ (۱۲ اکتبر ۲۰۲۱)
مسابقه پنجم: ۲۰ آبان ۱۴۰۰ (۱۱ نوامبر ۲۰۲۱)
مسابقه ششم: ۲۵ آبان ۱۴۰۰(۱۶ نوامبر ۲۰۲۱)
مسابقه هفتم: ۷ بهمن ۱۴۰۰ (۲۷ ژانویه ۲۰۲۲)
مسابقه هشتم: ۱۲ بهمن ۱۴۰۰ (اول فوریه ۲۰۲۲)
مسابقه نهم: ۴ فروردین ۱۴۰۱ (۲۴ مارس ۲۰۲۲)
مسابقه دهم: ۹ فروردین ۱۴۰۱ (۲۹ مارس ۲۰۲۲) 12 تیم حاضر در مرحله نهایی رقابتهای مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی 10 تیرماه با توجه به سیدبندی همگروهیهای خودشان را خواهند شناخت و سپس خیلی زود مسابقات از نیمه ابتدایی شهریورماه آغاز میشود. فدراسیون جهانی فوتبال و کنفدراسیون فوتبال آسیا هنوز به صورت رسمی در مورد چگونگی میزبانی بازیها به صورت رسمی صحبتی نکرده، ولی آنطور که در توضیحات خبر مربوط به زمان بازیها منتشر کرده، قرعهکشی از سید ششم شروع میشود و نام تیمی که از گوی اول بیرون خواهد آمد به عنوان اولین تیم گروه اول شناخته میشود و تیم دوم سید ششم اولین تیم گروه دوم خواهد شد و به همین ترتیب 5 تیم دیگر حاضر در هر گروه مشخص میشود تا دو گروه 6 تیمی مسابقات را از شهریورماه برای رسیدن به مرحله نهایی آغاز کنند.
دوگانه داغ این روزهای فوتبال ایران
اسکوچیچ بماند یا برود؟
تیتر یک
آرمن ساروخانیان
ساعتی بعد از برد مقابل عراق، صعود به مرحله سوم مقدماتی جام جهانی و دقایقی بعد از نشستن هواپیمای تیم ملی در فرودگاه مهرآباد، سؤال مهمی که خبرنگاران از رئیس فدراسیون فوتبال پرسیدند، این بود: تکلیف نیمکت تیم ملی چه خواهد شد؟
پاسخی که عزیزی خادم به آنها داد، ابهامات زیادی را برطرف نکرد: «انشاءالله، حالا باید جلوتر برویم و این کاری است که باید برود در هیأت رئیسه. هیأت رئیسه بالاترین مرجع تصمیم گیری است. باید آنجا بررسی کنیم.»
پیش از سفر به منامه گفته میشد که مربی کروات در صورت موفقیت هم بخت زیادی برای ادامه همکاری ندارد، با این حال چهار برد متوالی و صعود قاطعانه تیم ملی درهای تازهای به روی او گشوده است. ماندن یا رفتن اسکوچیچ از تیم ملی دوگانه داغ این روزهای فوتبال ماست. بیایید استدلالهای هر دو طرف را مرور کنیم:
طرفداران ابقای اسکوچیچ معتقدند که او به پشتوانه عملکردش در این چهار بازی شایسته دریافت یک قرارداد جدید برای مرحله بعدی است، حتی اگر در دنیای فوتبال اسم و رسم چندانی نداشته باشد. او توانسته با تیم ملی به هفت برد متوالی برسد و در دو بازی حساس مقابل بحرین و عراق هم موفق بود. این گروه معتقد است که اسکوچیچ در مدیریت بازیکنان هم موفق بوده و توانسته در این چهار بازی ترکیبهای هوشمندانهای انتخاب کند. از طرف دیگر زمان زیادی برای تغییر کادر فنی وجود ندارد و مربی جدید حتی اگر همین هفته انتخاب شود، باید بتواند تا شهریور ماه تیم ملی و حریفانش را بشناسد و برای مسابقات سخت دور بعد آماده شود. و بالاخره اینکه اسکوچیچ مربی ارزان و کمتوقعی است و میتواند با محدودیتهای فوتبال ایران کنار بیاید.
در سمت دیگر کسانی بر این باورند که تیم ملی برای مسابقات دور بعد که رقابت سختتر و نزدیکتر خواهد بود به مربی بزرگتری نیاز دارد. اسکوچیچ در بحرین توانست تیم را به خوبی جمع کند، ولی در روزهای شکست هم توانایی مقابله با بحرانها و سرکشیهای احتمالی را خواهد داشت؟ تیم ملی قرار است در مرحله بعد با حریفان باکیفیتتری نسبت به بحرین روبرو شود و سرمربی تیم ملی باید با مربیانی در سطح فنمارویک، رنار و پائولو بنتو مچ بیندازد. مربی مثل اسکوچیچ ممکن است در چنین میادینی کم بیاورد و اگر اوضاع خوب پیش نرود، فرصت زیادی برای تغییر کادر فنی وجود نخواهد داشت. حتی اگر فرض کنیم که تیم ملی در مرحله بعد هم با اسکوچیچ موفق شود، برای جام جهانی به مربی بزرگی نیاز داریم که توان رساندن نسل درخشان فعلی به مرحله دوم جام جهانی را داشته باشد. اگر قرار باشد که پیش از جام جهانی سراغ مربی سطح بالایی برویم، چه بهتر که او همین حالا انتخاب شود و بتواند یک سال بیشتر با تیم ملی کار کند.
از بحثهای فنی که بگذریم به موضوع مهم اعتماد بین فدراسیون فوتبال و اسکوچیچ میرسیم. زمانی که عزیزی خادم به ریاست فدراسیون انتخاب شد، حکم اسکوچیچ صادر شده بود و فرصتی برای تغییر کادر فنی تیم ملی وجود نداشت. فدراسیون جدید ترجیح داد که به همکاری با مربی کروات ادامه دهد و به جای تغییر کادر فنی روی فراهم کردن امکانات برای تیم ملی تمرکز کند. این همکاری کوتاه مدت فرصتی برای رئیس جدید فدراسیون بود که عملکرد اسکوچیچ را از نزدیک ببیند و بتواند درباره او تصمیم دقیقتری بگیرد. عزیزی خادم در اردوی کیش و بحرین همراه تیم ملی بود و هر تصمیمی که درباره ماندن یا رفتن او بگیرد، نمیتوان گفت که بدون شناخت از این مربی بوده است.
موضوع مهم دیگری که میتواند روی تصمیم نهایی فدراسیون تأثیر بگذارد، اعتماد بین طرفین است. پاسخ بینابینی که عزیزی خادم در فرودگاه به خبرنگاران داد، نشان میدهد که این اعتماد هنوز به طور کامل شکل نگرفته است. فدراسیون برای همکاری بلندمدت به مربیای نیاز دارد که به او اعتماد کامل داشته باشد و او را عضو وفاداری از مجموعهاش بداند، ولی اسکوچیچ که در دوران سرپرستی فدراسیون به نیمکت تیم ملی رسید و همان زمان هم انتخابی مبهم بود، ظاهراً چنین شرایطی ندارد.
مربی کروات به واسطه سالها حضور در ایران حامیانی دارد که میتوانند همکاری دوجانبه را برای فدراسیون پیچیده کنند. همین حالا هم میتوان خط حمایت این دوستان و مشاوران را در برخی از سایتها دید که برای تمدید قرارداد اسکوچیچ، فدراسیون فوتبال را تحت فشار گذاشتهاند. تأثیر همین حلقه پرنفوذ این نگرانی را به وجود میآورد که تیم ملی از مسیر منطقی حرکتش منحرف شود و حاشیههای ناخواسته صعود به جام جهانی را به خطر بیندازد.
با در نظر گرفتن تمام این موارد است که فدراسیون فوتبال درباره سرمربی تیم ملی تصمیم میگیرد.
ایران و استرالیا به هم میرسند؟
گراهام آرنولد، تشنه انتقام از ایران
سوم تیر مرحله پایانی مقدماتی جام جهانی در آسیا قرعهکشی میشود و بر اساس سیدبندی اعلام شده این احتمال وجود دارد که ایران و استرالیا همگروه شوند. ایران در سید یک قرار دارد و استرالیا و کره جنوبی در سید دو هستند. در سالهای گذشته معمولاً تیم ملی با کره جنوبی همگروه بوده، ولی بعید نیست که این بار گویها حکم به همگروهی با استرالیا بدهند.
آخرین مصاف دو تیم به بازی ملقب به ملبورن برمیگردد که تیم ملی به لطف تساوی 2-2 توانست به جام جهانی 1998 برسد. آن بازی آخرین حضور گراهام آرنولد با پیراهن تیم ملی استرالیا بود و او خداحافظی تلخی از تیم ملی داشت. آرنولد حالا سرمربی استرالیا است و انگیزه زیادی دارد که انتقام آن حذف تلخ را بگیرد.
او اتفاقات آن بازی را کاملاً به خاطر دارد، بخصوص لحظهای که پتر هور، تماشاچی استرالیایی به داخل زمین آمد و تور دروازه ایران را پاره کرد: «جالب است که مردم هنوز درباره آن موضوع صحبت میکنند. یادم میآید که تمام بازیکنان در آن لحظه درون زمین بودند و ورود او وقفهای در بازی به وجود آورد. ما از نظر ذهنی تمرکزمان را از دست دادیم. ما دو بر صفر جلو بودیم و دیگر نتوانستیم فشار بیاوریم، در عوض ایران به بازی برگشت و توانست نتیجه را 2-2 کند.»
آرنولد ادامه میدهد: «این برای ما ویرانکننده بود. چهره تری ونبلز بعد از بازی بسیار آشفته بود. او به ما میگفت که این ناعادلانهترین نتیجهای است که در عمرش دیده است. این پایان تلخی برای دوران بازی ملی من بود.»
حدود ربع قرن از آن بازی گذشته و شاید فرصت انتقام نصیب آرنولد شود. او در بازیهای اخیر توانست کویت، تایوان، نپال و اردن را شکست دهد و با استرالیا به مرحله نهایی مقدماتی جام جهانی برسد. آنها حالا منتظر قرعه مرحله بعد و شناخت حریفان بعدی هستند. استرالیا در این سالها عضو کنفدراسیون فوتبال آسیا شده، ولی نه در مقدماتی جام جهانی نه در جام ملتهای آسیا مصاف دوبارهای با تیم ملی ایران نداشته است. محدودیتهای کرونایی دولت استرالیا احتمال میزبانی را از بین برده است. با این حال آرنولد برای تقابل دوباره با تیم ملی بیتابی میکند و میگوید: «ای کاش قرعه ما ایران باشد. این خاطره تلخ همیشه با من است و دوست دارم آن را جبران کنم. آن بازی آخرین حضور من در تیم ملی بود و بلافاصله بعد از آن بازنشسته شدم.»
آرنولد ادامه میدهد: «دوست دارم با ایران روبرو شویم، مهم نیست که بازیمان کجا باشد. ما در برابر هر حریفی و در هر زمینی برای بردن به میدان میرویم و سبک خودمان را داریم. ما با انرژی زیادی قدم به زمین میگذاریم و اصول بازیمان همیشه ثابت است.»
یکی از مشکلات آرنولد که قرار است هدایت تیم امید استرالیا در المپیک توکیو را هم به عهده داشته باشد، ابهام در استفاده از بازیکنان لیگ داخلی در ادامه مسیر است: «بعد از آخرین بازی به بازیکنان گفتم که نمیدانم قرار است چه اتفاقی بیفتد. من میشنوم که لیگ استرالیا در ماه نوامبر شروع میشود. در این صورت بازیکنان داخلی چطور میتوانند برای ماههای سپتامبر، اکتبر و نوامبر آماده باشند؟ دولت درباره بازیهای خانگی ما چه تصمیمی میگیرد؟ من در حال حاضر خارج از استرالیا هستم و به خاطر قوانین سختگیرانه قرنطینه نمیتوانم همسر و فرزندانم را ببینم.»
گروه E پیچیده شد
سه امتیاز مهم سوئد
سوئد بعد از متوقف کردن اسپانیا در ابتدای هفته موفق شد با گل امیل فورسبرگ از روی نقطه پنالتی، اولین پیروزی خودش را در یورو ۲۰۲۰ به دست بیاورد.
در ابتدای بازی سوئد توپ و میدان را در اختیار داشت و چند موقعیت نصفه و نیمه روی دروازه اسلواکی ایجاد کرد اما در به ثمر رساندن گل ناکام بود تا کار به تعادل کشیده شود.
در ادامه مسابقه این اسلواکی بود که کنترل کار را در اختیار گرفت. با این حال به طور کلی در نیمه اول کار متعادل دنبال شد اما دو تیم در ایجاد موقعیت روی دروازه یکدیگر ناکام بودند تا بازی در پایان 45 دقیقه ابتدایی با تساوی بدون گل تمام شود.
اسلواکی میتوانست در دقایق ابتدایی نیمه دوم گل برتری را به ثمر برساند اما ضربه اونری دودا با اختلاف کمی از بالای دروازه سوئد عبور کرد.
در دقیقه 59 مهمترین موقعیت بازی توسط سوئد خلق شد. ارسال به روی دروازه اسلواکی با ضربه سر لودویگ آگسستینسن همراه شد اما در این صحنه دروازهبان اسلواکی یک واکنش استثنایی از خود به نمایش گذاشت و توپ را راهی کرنر کرد.
در دقیقه 67 بازهم این سوئد بود که میتوانست گل برتری را به ثمر برساند اما ضربه سر الکساندر ایساک با اختلافی بسیار کم از بالای دروازه اسلواکی به بیرون رفت.
در دقیقه 71 باز هم الکساندر ایساک حرکت فوقالعادهای را از جناح چپ انجام داد و بعد از عبور از سد چند بازیکن اسلواکی شوت محکمی را روانه دروازه این تیم کرد اما باز هم درخشش دروازهبان اسلواکی مانع از گلزنی سوئد شد.
در دقیقه 76 روبن کوایسون با دروازه اسلواکی تک به تک شد اما بعد از عبور از سد دروازهبان این تیم با خطا متوقف شد تا داور نقطه پنالتی را نشان دهد. امیل فورسبرگ پشت توپ رفت و دروازه اسلواکی را باز کرد تا نتیجه 1-0 شود.
در ادامه مسابقه اسلواکی حملاتی را روی دروازه سوئد ترتیب داد اما در باز کردن دروازه این تیم ناکام بود تا بازی با همان یک گل به سود سوئد خاتمه پیدا کند و این تیم به صدر جدول گروه برسد.
با این نتایج کار گروه E پیچیده میشود. اسلواکی که در بازی اول شگفتیساز بود و هر ۳ امتیاز از لهستان را گرفت و اسپانیا که امروز باید به مصاف لهستان برود به همراه سوئد برای صدرنشینی هنوز امید و شانس دارند و همین وضعیت را غیرقابل پیشبینی کرده.
مثلث ترابی، عیسی و شهریار هر دفاعی را میشکند
محمدخانی: قهرمانی آسیا و کسب سهگانه برای پرسپولیس رویا نیست
مصاحبه
ناصرقراگزلو
ناصر محمدخانی یکی از بهترین مهاجمان تاریخ پرسپولیس در خصوص پیروزی و موفقیت پرسپولیس در رقابتهای پیش رو صحبت میکند. او از تیم تحت رهبری یحیی گلمحمدی به عنوان یکی از پرمهرهترین تیمهای تاریخ پرسپولیس یاد کرده و البته خط حمله و عناصر هجومیاش را بسیار زهردار توصیف میکند.
دیدار حساس پرسپولیس مقابل تراکتور در سوپرجام را چگونه ارزیابی میکنید؟
بالاخره ملیپوشان پرسپولیس که تعدادشان هم کم نبود درگیر مسابقات مقدماتی جام جهانی بودند و این مسأله قطعاً آنها را خسته به تمرینات تیم باشگاهیشان برگردانده اما حتماً با ریکاوری خوب کادر فنی این بازیکنان خیلی خوب در کنار سایر بازیکنان قرار گرفته و دوباره قدرت نهایی و تیم قدرتمند پرسپولیس شکل میگیرد. پرسپولیس خوشبختانه امسال از سالهای قبل بسیار قویتر و صد البته پرمهرهتر است نکتهای که دست یحیی را برای ارنج کردن تیمی قدرتمند باز میگذارد و البته موجب میشود که در تعویضها هم دست سرمربی پرسپولیس باز باشد؛ نکتهای که قدرت و صلابت بسیار بالای پرسپولیس این فصل را نشان میدهد. یحبی با یارگیری خیلی خوبی که داشته به شکل عالی تیمش را تقویت کرده و به هر پست که نگاه میکنی چند بازیکن خوب و کارا برای آن منطقه وجود دارند و در دسترس مربی هستند. فکر میکنم در همه پستها بازیکنان پرسپولیس جزو بهترینها هستند و خوشبختانه از بازیکن جوان پرسپولیس بگیرید تا باتجربهترینش که سیدجلال است همگی در شرایط فنی ایدهآلی قرار دارند؛ این موضوع خیلی امیدوار کننده است و نکته حائز اهمیت پرسپولیس محسوب میشود. وقتی همه این فاکتورهای برتر را کنار هم میگذاریم به این نتیجه میرسیم که پرسپولیس بهترین تیم ایران است و اگر اتفاق خاصی نیفتد حتماً پرسپولیس میتواند سوپرجام را از حریف تبریزیاش ببرد و اولین جام را در فصل جاری به هوادارانش هدیه بدهد؛ طرفدارانی که باز هم تشنه موفقیتهای جدید تیمشان هستند و خیلی مشتاقند که امسال هم تیم محبوبشان برای آنها جام بیاورد چون در چند سال اخیر هواداران به قهرمانی و جام کسب کردن تیم محبوبشان عادت کردهاند؛ همان عادت شیرین و حس بسیار خوب و ارزندهای که زمان بازیگری خودم هم در پرسپولیس وجود داشت و در واقع بازیکنان و هواداران پرسپولیس از قهرمانی سیر نمیشدند و فقط و فقط به پیروزی و کسب جام فکر میکردند.
در بین خطوط پرسپولیس کدام منطقه را نقطه قوت پرسپولیس میدانید؟
ماشاءالله تیم فعلی تیم خیلی قوی است؛ از خط دروازه بگیرید که دو دروازهبان خیلی خوب در آن حضور دارند که البته در این راستا شنیدم کار رادو هم در حال درست شدن است و انشاءالله به زودی به پرسپولیس برمیگردد و خط دفاع که رهبری مانند سیدجلال دارد و تراکم بازیکنان بسیار مؤثر به لیدری احمد نوراللهی و وجود ستارهای به نام ترابی و خط حمله بسیار زهردار با وجود آلکثیر و شهریار که واقعاً قادرند به هر تیمی گل بزنند و از هر دفاعی بگذرند از نکات مثبت تیم یحیی است. در واقع به هر جای تیم فعلی پرسپولیس که نگاه میکنید به بازیکنی خوب و با پتاتسیل فنی بالا میرسید اما از آنجا که خودم سالها در خط حمله بازی کردم زوج خط حمله پرسپولیس امسال را با وجود شهریار و عیسی خیلی میپسندم و واقعاً از حضور این دو در کنار هم لذت میبرم و اصلاً یکجورهایی خیالم از بابت این تیم راحت است. اما موردی نیز باعث ناراحتی من است.
چه موردی؟!
از اینکه بازی در ورزشگاه آزادی برگزار میشود اما هواداران پرسپولیس در ورزشگاه به خاطر کرونا حضور ندارند. پرسپولیس پرطرفدارترین تیم ایران و آسیاست که قطعاً با حضور هواداران تیم ما خیلی پرقدرتتر و باروحیهتر به مصاف حریف میرفت، با وجود این به تیم فعلی آقا یحیی خیلی امیدوارم و گفتم انشاءالله با درایت کادر فنی و تلاش بازیکنان پرسپولیس، تیم ما یکشنبه جام سوپرجام را بالا خواهد برد و به امید خدا این جام امسال سرآغازی خواهد بود برای کسب جامهای بعدی پرسپولیس در لیگ، جام حذفی و دست آخر آسیا.
کمی خوشبینانه به کسب جامهای متعدد فکر نمیکنید؟!
نه اصلاً رویاپردازانه فکر نمیکنم چون به قدرت رهبری یحیی و کادر فنی بسیار خوبش با وجود آقا کریم و حمید مطهری و بقیه اعضای کادر فنی که انصافاً همگی در کنار هم یک پازل خوب را درست کردهاند ایمان دارم و به من حتی به شکل منطقی این اجازه را میدهد که به قهرمانیهای متوالی و پشت سر هم پرسپولیس در سال 1400 خیلی خوشبینانه فکر کنم حتی به شکسته شدن طلسم قهرمانی در لیگ قهرمانان آسیا که در بازی مقابل اولسان در عین شایستگی خیلی راحت از دست پرسپولیس پرید اما این بار با تجربه خیلی بالایی که بازیکنان پرسپولیس پیدا کردهاند و تیم بسیار کامل و پرمهرهای که یحیی در اختیار دارد من با قدرت و با اطمینان میگویم پرسپولیس علاوه بر ایران به عنوان بهترین تیم فعلی غرب آسیا، جام قهرمانی را هم در آسیا به خود اختصاص خواهد داد.
در خصوص جام حذفی و مواجهه با استقلال چه نظری دارید؟
اگر این بازی در مرحله نیمهنهایی خصوصاً فینال برگزار میشد خیلی هیجانانگیزتر میشد اما دربی بالاخره دربی است و در هر حالتی جذابیت خاص و صد البته حساسیت فراوان خودش را دارد. این بازی در واقع هیچ ارتباطی به جدول و شرایط خاص دو تیم و سایر موارد ندارد و در واقع فقط به شرایط آن روز دربی و وضعیت روحی روانی بازیکنان دو تیم بستگی دارد. پرسپولیس به لحاظ بازیکن تیم بهتری نسبت به استقلال است و واقعاً از عناصر خطرناکی هم بهره میبرد از سوی دیگر از انگیره بالای استقلال هم نباید غافل شد چه بسا که آنها در لیگ برتر برای قهرمانی شانس زیادی ندارند و بیشترین امیدشان را به جام حذفی و قهرمانی معطوف ساختهاند اما به جهت حضور بازیکنانی مانند عیسی، شهریار و مهدی ترابی خیلی امیدوارم که یکی از بین این مثلث خطرناک به استقلال در دربی گل بزند چه بسا که این بازیکنان امید اصلی پرسپولیس برای بازی سوپرجام هم هستند که واقعاً میتوانند هم دفاع تراکتور را با دردسر بزرگی در سوپرجام مواجه سازند و هم استقلال و دفاعش را به زحمت بیندازند و گفتم اگر پرسپولیس اسیر اتفاق نشود در همه جامها شانس اول قهرمانی است.
سؤال آخرمان هم از شما در مورد تیم ملی است؛ در رابطه با صعود مقتدرانه تیم ملیمان چه نظری دارید؟
من هم مانند هشتاد میلیون ایرانی دیگر خیلی خوشحال شدم که تیم ایران در منامه کاری کرد کارستان و در واقع جواب ظلم و بیعدالتی کنفدراسیون آسیا را خیلی خوب و با چهار برد قاطعانه داد. در واقع بحرین را با سه گل سر جایش نشاندیم تا برای ما رجز نخوانند. آنها باید بدانند که هیچوقت حریف ایران نبودند و نخواهند بود و اگر در خانهشان هم ما در چند سال اخیر بردی نداشتیم بیشتر به مسائل حاشیهای و داوری و غیر فوتبالی بستگی داشته که البته این بار با پیروزی و با اختلاف سه گل خیلی خوب جوابشان را دادیم. از سوی دیگر عراق تیم خوبی بود اما در چند بازی که در سالهای اخیر ما برنده نشدیم حقمان باخت نبود و بیشتر با بدشانسی نتیجه بازیها را به آنها واگذار کردیم اما خوشحالم که بحرین را سر جایش نشاندیم و طلسم عراق را هم شکستیم تا همه بار دیگر جلوی قدرت اول فوتبال آسیا سر تعظیم فرود بیاورند البته نباید از این موضوع هم غافل شویم که کار اصلی ما برای صعود تازه شروع شده و ما باید خودمان را قویتر برای مسابقات پیش رو آماده سازیم. سرمربی تیم ملی بعد از اتمام مسابقات داخلی فرصت خوبی در اختیار دارد و به نظرم با تیم پر و پیمانی که اسکوچیچ در اختیار دارد حتماً شانس بالایی برای صعود داشته و قدرت عبور و شکست تیمهای بزرگ آسیا را هم دارد.
هادیپور با رباط صلیبی پاره برنز قهرمانی آسیا را به دست آورد
طلای تعصب برای آرمین
گزارش
محسن وظیفه
رقابتهای تکواندوی قهرمانی آسیا در لبنان با اتفاقات عجیب و غریب زیادی همراه شد که مهمترین این اتفاقات مدال برنزی بود که آرمین هادیپور کسب کرد. در این رقابتها تعدادی از ستارههای تکواندو حضور داشتند که با حذف میرهاشم حسینی و یا قهرمانی سجاد مردانی همراه شد اما باید تمام اینها را کنار گذاشت و فقط به آرمین هادیپور توجه کرد. کسی که مرزهای غیرت و تعصب را جابهجا کرده و با وجودی که با رباط صلیبی پاره راهی لبنان شده بود اما با این حال توانست به مدال برنز این رقابتها دست پیدا کند.
تیم ملی تکواندو در حالی راهی مسابقات قهرمانی آسیا شده که تعدادی از ستارههای خود را به همراه دارد. سجاد مردانی به همراه میرهاشم حسینی و آرمین هادیپور ستارههای تیم ملی تکواندو بودند که در این مسابقات به میدان رفتند اما در این بین حضور آرمین از اهمیت فوقالعادهای برخوردار است. آرمین در آخرین روزهای اسفند سال 99 بود که متوجه آسیبدیدگی جدی از ناحیه رباط صلیبی شد که با نظر پزشکان باید جراحی میشد اما این اتفاق برای او امکانپذیر نبود چرا که باید قید حضور در المپیک را میزد. به همین دلیل با یک تصمیم جمعی که از سوی فدراسیون تکواندو، کادرفنی و شخص آرمین اتخاذ شده بود، انجام عمل جراحی به طور کل منتفی شد تا او با همین مصدومیت خودش را برای حضور در المپیک آماده کند و حالا مسابقات قهرمانی آسیا در لبنان که به فاصله یک ماه تا شروع بازیهای المپیک برگزار میشد، بهترین زمان برای آرمین و کادرفنی بود که بدانند با پای مصدوم چه میکنند. آرمین هادیپور در وزن ۵۸- کیلوگرم به روی شیاپ چانگ رفت که در مبارزه نخست نماینده سوریه را با نتیجه ۲۶ بر ۴ شکست داد. برتری ۲۸ بر ۳ او در دور دوم مقابل نماینده عراق نشان داد که تا چه اندازه آماده است. حتی شکست او در مرحله نیمه نهایی مقابل هوان یونگ از کره جنوبی با نتیجه ۱۴ بر ۶ هم حکایت از این داشت که آرمین با همین پای مصدوم هم توان رفتن روی شیاپ چانگ را دارد. البته باید دو نکته مهم را مد نظر قرار داد. اول اینکه در المپیک داستان خیلی متفاوت از قهرمانی آسیا است و تقریباً تمامی رقبای او در المپیک در سطح همین حریف کرهای هستند و خبری از رقبایی در حد سوریه و عراق نیست. نکته دوم هم به وضعیت آرمین بعد از این مسابقات برمیگردد که آیا درد پای او افزایش پیدا کرده یا نه؟ اگر این درد افزایش پیدا کرد چند روز او را از تمرینات دور میکند. اینها موارد مهمی است که باید منتظر ماند اما به نظر اینکه آرمین در سه مسابقه کامل روی شیاپ چانگ ماند موضوع بسیار مهمی است و همین نکات مدال برنز او در این مسابقات را از مدال طلا هم با ارزشتر میکند.
موضوع مهم دیگری که ارزش کار آرمین در قهرمانی آسیا را بالا میبرد حذف میرهاشم حسینی دیگر تکواندوکار المپیکی ایران در همین مسابقات است.
البته نباید از مدال طلای سجاد مردانی در قهرمانی آسیا هم به سادگی گذشت. سجاد مردانی که به عنوان کاپیتان تیم ملی در این مسابقات حضور داشت، با قدرت به مدال طلا رسید. طلای سجاد در این مسابقات شاید آخرین مدال او در دوران حرفهای باشد. مردانی تا یکقدمی رسیدن به المپیک هم پیش رفت اما در یکقدمی این اتفاق هم از رسیدن به المپیک باز ماند ولی حالا او در قهرمانی آسیا حضور یافت و توانست به مدال طلا برسد. او آخرین بازمانده تیم رویایی المپیک 2016 است که البته با ناکامی روبهرو شد و حالا شاید هم حضور در قهرمانی آسیا آخرین حضور سجاد به همراه تیم ملی تکواندو باشد. سجاد مردانی در این مسابقات در وزن ۸۷+ کیلوگرم به روی شیاپ چانگ رفت و پس از یک دور استراحت به مصاف نماینده قزاقستان رفت و ۱۷ بر ۵ پیروز شد. در نیمه نهایی هم برابر نماینده لبنان ۱۱ بر ۴ به برتری رسید و راهی فینال شد. کاپیتان تیم ملی تکواندو در مرحله فینال نیز مقابل یون مین بای از کره جنوبی پس از تساوی ۵ بر ۵ در راند طلایی با نتیجه ۷ بر ۵ به برتری رسید و بر سکوی قهرمانی آسیا ایستاد.
قبل از طلای سجاد مردانی، برای تیم ملی تکواندوی ایران در مسابقات قهرمانی آسیا در لبنان امیرمحمد بخشی مدال نقره و آرمین هادیپور، پریسا جوادی، زهرا پوراسماعیل و مهدی جلالی هم به مدال برنز رسیده بودند. ضمن اینکه دو چهره المپیکی ایران یعنی میرهاشم حسینی و ناهید کیانی با شکست مقابل رقبای کرهای خود از دور مسابقات کنار رفتند. به طور کلی در این دوره از رقابتها تکواندوکاران ایرانی مقابل حریفان کرهای عملکرد خوبی نداشتند. بعد از شکست سه تکواندوکار ایرانی یعنی آرمین هادیپور، میرهاشم حسینی و ناهید کیانی مقابل حریفان کرهای، امیرمحمد بخشی هم در فینال در وزن ۷۴- کیلوگرم مقابل سئوک بای کیم از کره جنوبی ۲۲ بر ۱۹ شکست خورد و به مدال نقره آسیا رسید. امیرمحمد بخشی برای رسیدن به فینال حریفانی از افغانستان و اردن را شکست داده بود.
محمد محمدی: خیلیها از ابتدا دنبال جانشین اسکوچیچ بودند
گفت و گو
جعفر برزگر
محمد محمدی، دروازهبان سرخابیهای تهران و تیم ملی را پس از مدتها در استادیوم غدیر و محل بازی تیمهای هوادار و خیبر خرمآباد دیدیم و با او درباره بازیهای تیم ملی، شرایط صعود به جام جهانی و لیگ صحبت کردیم. با اینکه او فرسنگها از ایران دور بوده اما خیلی خوب و کامل اخبار فوتبال ایران را رصد کرده و به قول خودش کارش همین است و نمیتواند از فوتبال دور باشد.
بعد از مدتها شما را در ایران دیدیم. در آمریکا فعالیتهای فوتبالیتان را ادامه میدهید؟
در آمریکا با دو آکادمی کار کردم و بعد از دریافت مدرک A آسیا پیگیر حضور در کلاس مربیگری پیشرفته هستم. خیلی دوست دارم که تجربیاتم را در اختیار جوانها قرار دهم. به هر حال کار، حرفه و علاقهمان همین است و نمیتوانم از آن دور باشم.
تیم ملی توانست با چهار پیروزی از مرحله اول مقدماتی عبور کند.
با توجه به نتایج ضعیفی که تیم ملی در دوران آقای ویلموتس به دست آورد، فشار زیادی در مرحله برگشت بازیها روی بازیکنان وجود داشت. از طرفی با تصمیم AFC، بحرین که خودش مدعی صعود بود میزبان بازیها هم شد. شرایط آب و هوایی هم مزید بر علت شد و با اینکه بازیهای خیلی جذابی را از تیم ملی ندیدیم اما خدا را شکر نتایج لازم را به دست آوردیم. در مجموع تیم ملی خیلی هوشمندانه بازی کرد و اقتصادی نتیجه گرفت. الان همه تیمها در این تورنمنتها به دنبال صعود هستند و به همین دلیل برای هر بازی یک برنامه خاصی دارند. به هر حال، همانطور که گفتم با اینکه بازیهای خوبی را از تیم ملی بخصوص مقابل هنگ کنگ و نیمه اول با بحرین شاهد نبودیم اما مهم صعود از این مرحله و ارائه بازی هوشمندانه مقابل عراق بود، بعد از نتایجی که آقای ویلموتس برایمان رقم زده بود.
حالا باید برای مرحله دوم رقابتها آماده شویم. شما شرایط را چطور ارزیابی میکنید؟
در مرحله بعدی که 12 تیم حضور دارند بدون شک در هر گروه شش تیمی که قرار بگیریم، کار سخت خواهد بود. چرا که تیمها قویتر و حرفهایتر هستند و با توجه به سیدبندی بازیها ما با دو تیم مدعی و قدرتمند همگروه میشویم. در آنجا باید خیلی خوب بازی کنیم تا به عنوان تیم اول از گروهمان به جام جهانی صعود کنیم.
این روزها بحث قطع همکاری با اسکوچیچ هم شنیده میشود.
اینطور که من شنیده بودم وقتی آقای اسکوچیچ با تیم ملی هم قرارداد داشت، بعضیها به دنبال جایگزین کردن مربی دیگری به جای ایشان بودند. حالا نفرات جدیدی که به جای قبلیها به فدراسیون آمدهاند، تفکرات جدید و دیگری دارند. حالا باید خودشان به اتفاق اعضای هیأت رئیسه و مشاورانشان در این خصوص تصمیمگیری کنند که آیا میخواهند با اسکوچیچ ادامه دهند یا نه؟
در میان این اخبار صحبت از مربی خارجی درجه یک هم به گوش میرسد.
قطعاً اگر میخواهند فرد دیگری را انتخاب کنند باید شناخت کافی از فوتبال ایران و آسیا داشته باشد. حتماً هم لزومی ندارد که مربی بعدی خارجی باشد البته این نظر شخصی من است.
چرا؟
برای اینکه بازیکنان ملیپوش فعلی آنقدر به مرز پختگی و تجربه رسیدهاند که شاید یک مربی ایرانی بتواند مثمرثمرتر باشد برای اینکه بتوانیم از این مرحله هم صعود کنیم و راهی جام جهانی شویم. به هر حال امیدوارم هر تصمیمی که فدراسیون میگیرد در نهایت به نفع فوتبال باشد و اتفاقات خوبی رقم بخورد تا مثل دو دوره قبل به راحتی به جام جهانی برویم.
به سختی مرحله بعدی اشاره کردید ...
در مرحله بعدی همانطور که گفتم حتی عمان و ویتنام که شاید در سید ششم قرار بگیرند تا دندان مسلح میآیند تا شانسشان را امتحان کنند. قطعاً بازی با این تیمها که نسبت به بقیه ضعیفترند سختتر خواهد بود. چون خیلی از آنها انتظار نمیرود و به قول معروف چیزی برای از دست دادن ندارند. از این رو با همه توان ظاهر میشوند که این میتواند مشکلساز شود اما ژاپن، کره، عربستان و استرالیا از تیمهای بزرگ آسیا هستند که مهمترین ویژگی آنها برای ما این است که از آنها شناخت داریم. طوری که با فوتبالشان بیشتر آشنا هستیم و تفکرات مربیانشان و تا حدود زیادی نوع فوتبالشان را میشناسیم.
یعنی بازی با تیمهای مدعی راحتتر است؟
بله، در واقع راحتتر میشود با آنها بازی کرد. شاید خیلیها فکر کنند چون تیمهای بزرگی هستند بازی با آنها سخت است اما به نظر من این سختی برای آنها هم وجود دارد و چون برخلاف تیمهای ضعیف بسته بازی نمیکنند، بازی کردن با آنها راحتتر است. بنابراین به همان نسبت که باید در بازی با تیمهای ضعیفتر باهوشتر بازی کنیم، به قول معروف نباید همه دستمان را مقابل این تیمها رو کنیم.
شما به ویلموتس اشاره کردید در حالی که به نظر میرسد موضوع بدهی ما به او فراموش شده است.
من که بعید میدانم چون این موضوع به هیچ وجه فراموش شدنی نیست. به هر حال یکی باید این پول را پرداخت کند چون به قول معروف دیر و زود دارد اما سوخت و سوز ندارد و آقای ویلموتس هم از این همه پول به راحتی نمیگذرد. واقعاً متأسفم که در آن مقطع آن قرارداد امضا شد. به نظرم گروه حقوقیشان خیلی روی این موضوع تمرکز نکردند که حالا نتیجهاش این شده که آقای ویلموتس هم پولش را گرفته هم شکایت کرده و بقیه طلبش را هم میخواهد.
بازیهای تیم ملی و اتفاقات دیگر باعث شد تا لیگ فرسایشی و مسابقات فشرده شود.
با توجه به کرونا، تمام بازیها در سراسر دنیا تحت تأثیر این موضوع قرار گرفت و همه تیمها متضرر شدند. وقفههای زیادی به وجود آمد و حالا تیمها باید با همین شرایط خودشان را آماده حضور در مسابقات کنند. قطعاً این فشردگیها بازیکنان را خسته میکند اما چارهای نیست و باید تحمل کنند چون به امید خدا در آینده دیگر شاهد این اتفاقات نخواهیم بود.
از میان پرسپولیس و سپاهان، کدام یک شانس بیشتری برای قهرمانی دارند؟
به نظرم هر دو تیم شانس دارند که خودشان سرنوشتشان را رقم بزنند و با توجه به سوابقشان میتوانند قهرمان شوند. انشاءالله در ادامه لیگ بازیهای بهتری را شاهد باشیم و کرونا هم ریشه کن شده باشد و باز هم تماشاگران را در ورزشگاه ببینیم چون فوتبال بدون آنها لذتی ندارد.
نگین زندی ، دختر فوتبالیست ایرانی ارزشمندترین بازیکن تورنمنت کافا
پنجشنبه شب و پس از پایان رقابتهای کافا که برای سومینبار دختران جوان ایران به عنوان نایب قهرمانی دست پیدا کردند، عنوان ارزشمندترین بازیکن تورنمنت نصیب نگین زندی ستاره تیم ملی ایران شد تا ارزش کار او بیش از پیش به چشم آید؛ ستاره ایذهای و 17 ساله تیم ملی جوانان که در رقابتهای این دوره توانست نمایش فوقالعادهای داشته باشد.
زندی که سرعت بالا و تکنیک فوقالعادهای دارد، در میان همبازیهای خود به قایدی فوتبال زنان شهرت پیدا کرده و در تورنمنت کافا هم توانست مهر تأییدی بر تعریف و تمجیدها از خود بزند و با کسب عنوان ارزشمندترین بازیکن، پاداش درخشیدن در پیراهن تیم ملی در تورنمنت کافا را به دست آورد. این مهاجم 17 ساله و ایذهای فوتبال ایران، در تیم ذوبآهن اصفهان هم در فصلی که از لیگ برتر فوتبال زنان گذشت، توانست استعداد و نبوغ خود را آشکار کند و بدون تردید میتواند یکی از آیندهسازان تیم ملی فوتبال زنان ایران باشد و حتی بعید هم نیست در اردوهای بعدی تیم ملی بزرگسالان نیز از سوی مریم ایراندوست به اردو فراخوانده شود.
او در این دوره از رقابتهای تورنمنت کافا سه بار موفق به گلزنی شد و دو موقعیت گل عالی هم برای همبازیان خود ساخت و در نایب قهرمانی شاگردان مریم آزمون در این دوره از رقابتها نقش پررنگی را داشت؛ اوج درخشش نگین زندی در مقابل ازبکستان مدعی بود که او توانست بارها و بارها با سرعت بالا و تکنیک خوب خود دفاع حریف را به هم بریزد و موقعیتسازی کند.
بدون شک شکوفایی بازیکنانی چون نگین زندی، زهره عرفانی، هستی فروزنده و... و نسلی که در حال حاضر در مقطع جوانان حضور دارند میتواند نوید یک آینده درخشان برای فوتبال زنان ایران را بدهد، چرا که آنها به خوبی توانایی و استعداد خود را به اثبات رساندهاند و با درخشش خود، امیدواریها برای موفقیت بیشتر فوتبال زنان در آینده نزدیک را دوچندان کردهاند.
راموس از رئال مادرید جدا شد
کاپیتان بیجانشین
سختترین چیز برای بسیاری از طرفداران رئال مادرید این است که ببینند فرد دیگری به جز راموس بازوبند کاپیتانی را به بازو میبندد. سختتر اینکه احتمالاً این بازیکن اسپانیایی نخواهد بود
پیت جنسون
بسیاری از افتخارات اخیر رئال مادرید و اسپانیا در حالی به دست آمده که سرخیو راموس در مرکز صحنه بوده است. پس تعجبی ندارد که طرفداران باشگاه، از جدایی این بازیکن 35ساله ناراحت باشند اما ناراحتیها اکثراً متوجه خود اوست، چرا که حاضر نشد قراردادی یکساله با دستمزد 10 درصد کمتر امضا کند و وقتی هم که نظرش عوض شد، دیگر پیشنهاد رئال روی میز نبود.
نظر طرفداران پیش از نشست خبری راموس این بود: «باشگاه بالاتر از بازیکن است، حتی اگر آن بازیکن راموس باشد».
او دو سال پیش گفته بود: «حاضرم مجانی برای این باشگاه بازی کنم» و این حرف او فراموش نشده است. در آن هنگام، صحبت از رفتن او به چین بود و او نشستی خبری برگزار کرد تا بگوید در رئال میماند. البته در گذشته، چند بار دیگر صحبت از رفتن او شده بود. یک بار هم میگفتند او به منچستر یونایتد خواهد پیوست.
دو سال پیش، برادر و ایجنت او به باشگاه رئال رفت و اعلام کرد که پیشنهادی از یک باشگاه چینی دارد. او امیدوار بود که این کار باعث شود قدرت چانهزنی آنها در مذاکرات افزایش یابد اما بلوف آنها بینتیجه ماند، چرا که فلورنتینو پرس، رئیس باشگاه گفت که اگر باشگاه چینی حاضر است مبلغ فسخ قــــــــــــرارداد راموس را بپردازد، او میتواند باشگاه را ترک کند.
از همان زمان اوضاع مالی رو به خرابی رفته بود. حالا هم ویروس کرونا حفره عظیمی در منبع درآمد رئال مادرید ایجاد کرده است. هیچ طرفداری در ورزشگاه نیست و هیچکس به موزه باشگاه نمیرود و به این ترتیب برای باشگاه سخت بود تا به بازیکنی با سن راموس، دستمزد درخواستی او را بدهد. علاوه بر این، مادرید بهندرت با اسطورههای باشگاه در اواخر دوران بازیشان رفتار خوبی دارد، حتی در بهترین اوضاع مالی.
بدون در نظر گرفتن تقصیرات راموس در این ماجرا، باید گفت که او اسطوره رئال است و جای خالی تواناییهایش، قدرت رهبریاش و روحیهاش در تیم خالی خواهد بود. او در سالهای 2008 تا 2012 در هر سه تورنمنت بزرگی که اسپانیا در آن قهرمان شد، حضوری پررنگ داشت و در چهار قهرمانی رئال مادرید در لیگ قهرمانان از سال 2014 به این سو هم نقش مهمی داشت. او همچنین آغازگر دوران نوین باشگاه در جام باشگاههای اروپا بود. اگر او گل مساوی را در لیسبون مقابل اتلتیکو مادرید در وقتهای تلفشده نمیزد، مادرید به دهمین قهرمانیاش در اروپا نمیرسید.
توماس رونسرو، نویسنده روزنامه AS مادرید نوشت که با پسرش در استادیو دا لوز حضور داشت و راموس را از نزدیک دید که چگونه گل زد و مادرید چگونه در وقت اضافه بازی با اتلتیکو را بهراحتی برد. او نوشت: «پیدا کردن جانشینی برای راموس محال است.»
طرفداران از پایان دوران راموس در رئال راضی نبودند و برای بسیاری از آنها، تماشای خداحافظی سرد راموس سخت بود. همتیمیهای راموس در مادرید، اکثراً یا در یورو حضور دارند و یا در کوپا آمهریکا و به این ترتیب در مراسم وداع او حضور نداشتند. علاوه بر این، مراسم به جای ورزشگاه سانتیاگو برنابئو که محل بسیاری از شاهکارهای او است، در زمین تمرینی برگزار شد.
یک روزنامهنگار پیش از مراسم نوشت: «این مراسم در سطح مراسم معرفی سوپر لیگ خواهد بود.» او در ادامه نوشت: «امیدوار باشیم که خرید کیلیان امباپه ارزشش را داشته باشد.» اشاره او به این بود که رئال مادرید حاضر نشد دستمزد درخواستی راموس را بدهد، چون میخواهد امباپه را از پیاسجی به خدمت بگیرد و به همین دلیل به پول نیاز دارد.
موضوع پول در برنامه تلویزیونی «ال چیرینگیتو» هم مطرح شد. در این برنامه ابراز ناراحتی شد که راموس حاضر نشده قرارداد یکسالهاش را امضا کند. مجری برنامه گفت که حیف شد که کاپیتان آخرین فصلش را پشت درهای بسته بازی کرد و طرفداران فرصتش را نیافتند که برایش شعار بدهند که بماند. این حس وجود داشت که راموس پس از خداحافظی از رئال، احساس حسرت داشته باشد.
سختترین چیز برای بسیاری از طرفداران رئال مادرید این است که ببینند فرد دیگری به جز راموس بازوبند کاپیتانی را به بازو میبندد. سختتر اینکه احتمالاً این بازیکن اسپانیایی نخواهد بود. در مادرید، بازیکنی که بیش از همه در تیم سابقه دارد کاپیتان میشود و برای اولین بار در 117 سال گذشته، کاپیتان رئال اسپانیایی نخواهد بود، یا دست کم فردی است که در اسپانیا متولد نشده است.
مارسلو 15 سال پیش به رئال پیوست و حالا کاپیتان اول این تیم میشود. البته مارسلو تابعیت اسپانیایی هم گرفته است. پس از او، کریم بنزما و رافائل واران قرار دارند. مارکا گزارش داده که آخرین باری که یک بازیکن غیراسپانیایی کاپیتان رئال شد، به سال 1904 برمیگردد که بازوبند به فدریکو رووئلتو اهل گواتمالا رسید. دو سال پیشتر، در سال 1902، آرتور جانسون انگلیسی اولین کاپیتان غیراسپانیایی رئال شد.
اینکه کاپیتان تیم ملی اسپانیا، کاپیتان تیم رئال مادرید باشد همیشه برای هواداران مهم بوده است. سالها رائول کاپیتان هر دو تیم بود و بعد نوبت به ایکر کاسیاس رسید. حالا هیچ بازیکنی از رئال مادرید در تیم ملی اسپانیا حضور ندارد و هیچ کاپیتانی از تیم ملی در باشگاه نیست.
رامـــــــــــــــــــوس نمیخواهـــــــــــــــــد دوران حضورش در تیم ملی به پایان برسد. او حالا تنها چهار بازی کمتر از احمد حسن دارد و میخواهد به رکورد تعداد بازیهای ملی این بازیکن مصری برسد. راموس میخواهد اسپانیا را به جام جهانی قطر برساند و در این راه، این رکورد را بشکند.
البته او با پیراهن مادرید به این خواسته نمیرسد. پلاکارد او در جایگاه جنوبی ورزشگاه سانتیاگو برنابئو خواهد بود و گلهایش مرتباً از کانال تلویزیونی باشگاه پخش خواهد شد اما اوضاع دیگر مانند سابق نیست.
منبع: دیلی میل
تصمیم سخت در بزنگاه تیم ملی
گذر از اسکوچیچ چگونه معنا دارد؟
سرمقاله
فرشاد کاسنژاد @Farshadcasnejad
انتخاب سرمربی جدید برای تیم ملی ایران یک ایده است که آن را پیشینه، کیفیت دیدگاهها، جایگاه حرفهای در بازار مربیگری و قواره مربیگری دراگان اسکوچیچ پدید میآورد. او اگرچه تیم ایران را از مرحله مقدماتی جام جهانی با دو پیروزی مهم مقابل بحرین و عراق گذراند اما این هنوز اسکوچیچ را در موقعیت سرمربی ایدهآل برای تیم ملی قرار نداده است.
این واقعیت را هیچکس از هوادار و ژورنالیست تا فدراسیون فوتبال به عنوان نهاد تصمیمگیر نمیسازد، بلکه آنچه اسکوچیچ در عمر مربیگری خود ساخته است، نظرات و تصمیمات درباره او را جهت میدهد و گریزی از آن نیست. نحوه تصاحب جایگاه سرمربی تیم ملی، مسیری که برای امضای آن قرارداد طی شد، فرم و محتوای قرارداد در این نگاههای امروز
آثاری دارد.
در اینکه قدرشناسی از اسکوچیچ بابت عملکردش در بازیهای دور برگشت مقدماتی لازم است، کسی تردید ندارد. از این بدیهیات که بگذریم، تازه میرسیم به اینجا که درباره آینده بحث کنیم. فدراسیون فوتبال ایران اگر توانایی مالی استخدام مربی جدید را دارد و اگر میتواند در فرصتی کوتاه تصمیم بزرگی مثل انتخاب سرمربی جدید برای تیم ملی را بگیرد، تازه میتواند به تغییر مربی فکر کند. این قدم اول است. اما قدم بعدی مهارت دیگری میخواهد که باید آن را در فدراسیون فوتبال جستجو کرد.
گذر از اسکوچیچ و رسیدن به سرمربی جدید برای تیم ملی فقط وقتی معنا دارد که فدراسیون فوتبال پروژه فنی جدید و بلندمدتی را با یک مربی صاحب سبک تعریف کند. انتخاب بر اساس پروژه باشد و مربی همخوان با پروژه. این کار به تیم کارشناسی در فدراسیون فوتبال نیاز دارد که امروز آن تیم را نمیشناسیم. نکته مهمتر در این بحث این است که فارغ از فدراسیون فوتبال، در فوتبال ایران آگاهی و شناخت و سواد کافی برای انتخاب مربی بر اساس تعریف پروژه و سبک مربی وجود نداشته و ندارد. یک تاریخ است که فوتبال ایران بر اساس اتفاق مربی انتخاب میکند. یک بار این اتفاق حضور کارلوس کیروش است و بار دیگر مارک ویلموتس یا سپس دراگان اسکوچیچ. پشت این اتفاقات از ایده و دیدگاه خبری نیست. هم ما میدانیم و هم شما. خودمان را گول نزنیم. در فدراسیون صفایی فراهانی، تومیسلاو ایویچ رانده شد. در فدراسیون محمد دادکان، همایون شاهرخی سرمربی مورد نظر رئیس فدراسیون بود و روزنامهنگاران ننوشتند بلکه جنگیدند تا برانکو ایوانکوویچ در سازمان ورزش قرارداد بست. این دغدغهها تازگی ندارند.
انتخاب مربی جدید بخصوص در موقعیتی که فدراسیون فوتبال ایران با بدهی خانمانسوز به سرمربی سابق تیم ملی مواجه است، حساسیتها را بیشتر میکند. فدراسیون پیشین فرصتی برای اشتباه در فدراسیون مستقر باقی نگذاشته است. تمام این نگرانیها عدهای را به این نتیجه میرساند که تیم ملی با دراگان اسکوچیچ ادامه دهد و حرف از تغییر هم مطرح نشود اما با واقعیتهای دیگری نیز باید مواجه باشیم.
دراگان اسکوچیچ یا مربیانی شبیه به او، فوتبال ایران را وادار به کار نمیکنند. ما با بحران کار در فوتبال ایران مواجهیم. کسی قدم از قدم برنمیدارد. مربیان صاحب سبک که به پروژه خود پایبند هستند و برای اجرایش از کوتاهیها نمیگذرند، فوتبال ایران را وارد هزار و یک جدل کلامی و فکری میکنند. از دل آن جدلها، فکر و کار بیرون میآید. مربی صاحب سبک فوتبال ایران را تنبیه میکند، مدیران را وادار میکند تا کمتر اشتباه کنند، بیشتر کار کنند، امکانات بیشتر فراهم کنند، حتی در پرداخت دستمزد مربی منظم باشند و نظم مالی را یاد بگیرند. این سختگیریها برای اصلاح فوتبال ایران از هر نتیجهای بیشتر لازم است. مربی صاحب سبک با خودش دیدگاه تازه میآورد و آن دیدگاهها در گوشه گوشه فوتبال ایران به بحث گذاشته میشود. فوتبال ایران محتاج این دیدگاهها و بحثهاست تا نگرش و جهانبینی ما تغییر کند.
این از جمله نیازهای فوتبال ایران برای تغییر است اما واقعیتهای روزمره فرصت اندک در انتخاب سرمربی جدید را گوشزد میکند، وضعیت اقتصادی را یادآوری میکند و البته ذوقمان را کور میکند و میپرسد چقدر مهارت در انتخاب جدید داریم؟ تصمیم درست در این بزنگاه کدام است؟
|
|
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
آدرس مطلب:
|
ویژه نامه | آرشیو
کلیه حقوق قانونی این سایت متعلق به «ایران ورزشی» بوده و استفاده از مطالب آن با ذکر منبع بلا مانع است.
مجری :
شرکت نوآوران تارنماگستر